مسجد و تعالی خانواده
به اشتراک بگذار !
برگرفته از کتاب : ساماندهي جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي ، نوشته دکتر مهدي ناظمي اردكاني وحميد شريفي زارچي
نقشها و كاركردهاي مسجد در رشد و تعالي خانواده
خانواده به عنوان اصلی ترین نهاد اجتماعی و سنگ بنای شکل گیری جامعه در همه ادیان و فرهنگها از اهمیت والایی برخوردار است (ساروخانی، 1370). خانواده نه تنها به وجود نوع انسانی استمرار میبخشد، بلکه پایه زندگی سالم فردی و اجتماعی نیز هست. نیازهای جسمی، روانی، اقتصادی، اجتماعی و معنوی آدمی در سایه خانواده سالم برآورده میشود. به همین دلیل خانواده دارای ابعاد زیستی، عاطفی، اجتماعی و معنوی میباشد.
به جهت اهمیت این نهاد مقدس، در طول تاریخ همواره عالمان و مصلحان و نیز ادیان گوناگون، سعی در تحکیم آن نموده و قوانین و توصیههایی برای استحکام آن عرضه کردهاند.
دین اسلام مانند سایر ادیان، انسانها را به ازدواج توصیه کرده و خانواده محبوبترین و عزیزترین نهاد بشری معرفی کرده است (مجلسی، ۱۴۱۲). پیامبر اسلام (ص) تشکیل خانواده را بخشی از سنت خود میداند و تأکید میکند هر کس آن را ترک کند، از روش پیامبر (ص) فاصله گرفته است (همان).
در قرآن كريم و سنت معصومین (علیهم السلام) آیات و روایات فراوانی وجود دارد که در آنها بر آثار مثبت فردی و اجتماعی نهاد خانواده تأکید شده است که از جمله آنها میتوان به رشد فوق العاده دینداری و کامل شدن شخصیت (مطهری، ۱۳۷۲) اشاره کرد.
سلامت خانواده تأثیرات مهمی بر زوجین، فرزندان و کارآمدی فعالیتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه دارد. نارضایتی و ناکامی در ارضای نیازهای عاطفی روانی خانواده، جامعه را در معرض آسیبهای زیادی قرار میدهد که دامنه آن از افسردگی، پرخاشگری و وسواس تا استعمال مواد مخدر و روابط نامشروع جنسی گسترده است. فرزندان چنین خانوادههایی نیز، اغلب سرنوشت شوم وناخوشایندی در پیش دارند (شريفي نيا، 1393: 148).
روشن است که بیشتر آثار فردی و اجتماعی خانواده در پرتو برپایی خانواده سالم و موفق شكل خواهد گرفت. با اين وجود، اكنون حفظ و استمرار خانواده سالم و بي مشكل در فرهنگها و جوامع مختلف دشوار شده است.
مسجد مهمترين و عالي ترين كانون الهي در جهت رشد و شكوفايي معنوي، معنوي، اخلاقي، فرهنگي و اجتماعي، خانوادهها در اعصار مختلف بوده است. اين مكانهاي مقدس علاوه بر نقش مهمي كه در عبوديت و بندگي خداوند دارند، ميتوانند زمينه تقويت همبستگي و تحكيم نهاد مقدس خانواده را نيز فراهم سازند.
کم نبودهاند کسانی که با رفت وآمد به مسجد، از ضلالت و گمراهی نجات یافته و راه سعادت و نیک بختی را پیدا کردهاند. ظرفیتهای مسجد در بازسازی روح و روان مؤمنین به گونهای است که یک فرد یا خانواده مسجدی، تفاوت آشکاری با افراد یا خانوادههای غیرمسجدی دارند. افراد و خانوادههای مسجدی اغلب مؤمنتر، معنویتر، اخلاقیتر، مهربانتر، با نشاط¬تر، منظمتر، باحیاتر و در مسائل دینی آگاهترند. این امر به خاطر خصوصیات ویژه و منحصر به فردی است که مسجد واجد آن است و به تدریج در اشخاصی که با مسجد انس دارند، تجلی مییابد.
از این رو، هر قدر اعضای خانوادهها بیشتر در مساجد حضور یابند، امکان تعالی آنها بیشتر میشود و آرامش درون خانواده نیز افزایش مییابد (همان: 155).
از اين رو، اگر جوامع اسلامي خواستار نظام خانوادگي مطلوب و سرشار از معنويت و اخلاق هستند، بايد به اين كانونهاي مقدس و بوستانهاي الهي كه در طول تاريخ مهبط عبادت، معرفت و ارزشهاي اسلامي بوده اند، بيشتر توجه نمايند و با فراهم آوردن زمينه حضور خانوادهها در مساجد، نهاد خانواده را پايدار و مستحكم نموده و از اين طريق با كاهش آسيبها و مفاسد، به ايجاد جامعه اي سالم و پويا كمك كنند (همان: 176).
براساس ارتباط فیمابین مسجد و خانواده و نقش مکملی آنها، مهم¬ترین کارکرد مسجد در ارتباط با خانواده، همان تتمیم و به کمال رساندن تربیت دینی انسان و اعطای حیات طیبه واقعی برای اعضای خانواده است. در همین ارتباط، مسجد دو کارکرد و نقش کلیدی و اساسی را برعهده دارد؛
– آشنایی با ارزش¬ها و نگرش¬های دینی (معرفت بخشی)
برای رسیدن به تکامل و قدم نهادن در وادی تربیت دینی، نخستین گام کسب «معرفت و آگاهی» از ماهیت و چیستی آموزه¬های آن است که مسجد به عنوان یک ابزار و بستر زمینه¬ساز، نقش به سزایی را در نیل بدین هدف میتواند داشته باشد. چنانچه مسجد که در عصر نبوی (ص) و دوره¬ خلفای راشدین، مجمع نو مسلمانانی شد در باب آشنایی با آموزه¬های اسلامی و استماع سخنان پیامبر (ص) در باب آیه¬های قرآن، تبلیغ دین و ابلاغ احکام شرع، و مسائلی از این قبیل. در واقع، «مسجد» کهن¬ترین دانشگاه اسلامی و اساسی¬ترین پایگاه تعلیم در تاریخ اسلام است و البته مسجد در طول تاریخ این کارکرد را همواره حفظ نموده است و عمده¬ترین و اصیل¬ترین مرکز تعلیم معارف دینی بوده است.
البته در حال حاضر و حسب گسترش روزافزون ساختار نهادی جوامع، نهادهای زیادی شکل گرفته¬اند که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم از طریق رسانه¬ها در امر تعلیم و آموزش معارف و مهارت¬های مورد نیاز خانواده فعالیت میکنند که برخی از این نهادها نه تنها کمک کننده به مسجد نیستند بلکه به دلیل رویکردهای مادی و انحرافی از تعالیم دینی، حتی مشکل¬ساز نیز شده¬اند و خروجی آنها خانواده متعالی مورد پسند اسلام نیست و لذا بحث از جایگاه مسجد در معرفت¬بخشی به خانواده صرفاً جنبه ایجابی ندارد بلکه حسب ضرورت جنبه سلبی نیز به خود گرفته است و در میدان رقابت سنگین موجود که رقبای آن با تمام تلاش سعی در شکل دهی به خانواده به نحو دیگری دارند، مسجد وظیفه دارد علاوه بر اعطای معرفت اصیل، معارف بدلی را نیز شناسائی و خنثی نماید. (ولي زاده، 1393: 65).
– آشنایی با سبک زندگی اسلامی و آموزش عملی تربیت دینی (الگوسازی)
مسجد مکانی است برای تمرین خلق و خوی پسندیده انسانی، زیرا خداوند می¬فرماید: «فیه رجال یحبون ان یتطهّروا» (توبه: 108). در مسجدی که براساس تقوا و پارسایی تأسیس شده باشد و برخی آسیب¬های مبتلی به نهاد مسجد را نداشته باشند، انسان¬های پاکی در آن حضور دارند که دوست دارند از رذائل و بدی¬ها بدورو پاکیزه باشند اینها افرادی هستند که اهتمام دارند ارزش¬های دینی را حسب آنچه از قرآن و معصومین (علیهم السلام) صادر شده است، در رفتارهای عینی و عملی خود متبلور سازند و خود را متخلق به اخلاق دینی و مراعی سبک زندگی دینی نمایند و لذا طبیعتاً رفت و آمد با چنین انسان¬های پاک و تقوی پیشه¬ای به عنوان بهترین الگوهای عملی برای خانواده مرتبط با مسجد به شمار آمده و تأثیرات عمیق و سریعی بر رفتارهای خانواده خواهد گذارد (همان: 66).
بر اساس ویژگیهای تعالی بخش مسجد، خانواده مسجدی دارای خصوصيات زیر است:
1. آراستگی ظاهری و جسمی: یکی از ویژگی¬های افراد مسجدی آراستگی ظاهری و جسمی است. اهل مسجد علاوه بر آمادگی روحی و معنوی، از جهت ظاهری و جسمی نیز باید در رفتن به مسجد، خود را آماده و آراسته نماید. بنابراین، پوشیدن لباس نظیف و تمیز، خوش¬بو کردن لباس و بدن و اصلاح سر وصورت از جمله وظایف خانواده¬ها در رفتن به مساجد است.
2. معرفت دینی عمیق: برای رسیدن به تکامل، نخستین گام کسب «معرفت و بصیرت» یعنی نورانیّت دل و دیده است. اهل مسجد تحت تأثیر مداوم موعظه حسنه و تذکر و دسترسی آسان به عالم، شناخت عمیقی نسبت به خود، خداوند، وظایف و تکالیف خویش دارند معرفتی که آنان را به سوی تن دادن به سلوک مؤمنانه و متعهد شدن به آن یاری می کند.
3. روحیه تکلیف¬مداری: احساس تکلیف نه تنها مؤمن را قادر به انجام تکالیف دشوار می¬سازد، بلکه او را حتی بر مهار زدن امواج خفیف درونی توانا می¬گرداند. احساس تکلیف و ایمان، توان بند زدن به طغیان¬های بی¬مهار را فراهم می¬آورد و اهل عافیت و عرفی¬گری نیستند.
4. اهل طهارت همه جانبه: خانواده مسجدی گرایشات و هیجانات خود را به صورت موجه و مشروع تنظیم می¬کند و اراده معطوف به خیر می¬یابد و در عرصه¬های فردی و اجتماعی عمل صالح انجام می¬دهد و غنا، عفت، عدالت و رأفت در جامعه می¬گستراند و از پاکی و طهارت جسمی گرفته تا فکری- عقلی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برخوردار است. جسمش را از هر ناپاکی حفظ می¬کند و به سلامت و قوّت جسمی خود می¬پردازد. در عرصه اندیشه، اعتقاد صحیح و استوار دارد. در اندیشه و اعتقاد از تصورات موهوم و شرک¬آمیز بدور است و به درکی توحیدی از هستی نایل می¬آید به خداوند ایمان دارد در عرصه گرایشات از وسوسه که نوعی تحریک شیطانی است خود را برحذر می-داند.
5. اهل تحمل بلا و رنج: با توجه به اینکه خانواده مسجدی دنیا را سرای الم می¬داند و معتقد است که آن را با بلا در پیچیده¬اند و هیچ¬کس از مؤمن و مشرک بی بلا و دشواری از این گذرگاه نخواهد گذشت خود را آماده می¬کند و به استقبال آن می¬رود و آمادگی برای پذیرش دشواری¬ها و رنج¬ها و صبر در شدائد و قدرت رویارویی با مشکل را پیدا می¬کند.
6. اهل خیرخواهی: خانواده مسجدی وقتی در مورد خدا بینش پیدا می¬کند، با مبدأ گرفتن خدا، جهان را آن چنان که هست بزرگ می¬بیند و همه را در معرض فیض فیّاض می¬بیند. بدین ترتیب از حسادت¬ها و بخل¬ها و حرص¬ها می¬رهد و این چنین رفتارهایی جای رستن در او نمی¬یابد.
7. اهل ذکر: منظور از ذکر، یادآوری نعمت¬های الهی اعم از طبیعی، اجتماعی و نعمت¬های اجتماعی است. خانواده مسجدی از عصیان در این موقعیت¬ها پرهیز و خطر در موارد مشابه را پیش¬بینی می¬کند و به سرنوشت مشابه توجه دارد. بنابراین برای پیشگیری از ابتلای به نعمت¬های اجتماعی مشابه، مانع از پیدایش عوامل و زمینه¬های آنان می¬شود.
8. به دور از انحرافات: خانواده مسجدی تحت¬تأثیر بینش نسبت به نظارت مداوم پروردگار و بینش نسبت به دنیا، دامن خویش را از زنا پاک می¬دارد از فقر و فحشا، تعدّی و خشم و ستم به دور است. گرایش¬ها و هیجانات خود را به صورت موجه و مشروع تنظیم می¬کنند، اراده معطوف به خیر می¬یابد و در عرصه فردی و جمعی عمل صالح انجام می¬دهد و غنا، عفت، عدالت و رأفت رادر جامعه می¬گسترانند و در برابر فشارها و مقتضیات محیطی مقاومت می¬کنند و توان بند زدن به طغیان¬های بی مهار را دارند.
خانواده مسجدی که خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال خود می¬داند و پیوسته اهل مراقبت از خویشتن است و به محاسبه نفس خود می¬پردازد و از زشتی¬ها و منکرات دوری می¬گزیند. در مقابل معاصی مقاومت می¬کند و رذیلت¬ها و انحرافات چون آشفتگی، حرص و آز، تندی خشم و چیرگی حسد و ضعف شکیبایی و کمی قناعت و خواب غفلت و ترجیح باطل برحق و اصرار بر شهوت و تندخویی و پیروی از هوای نفس و مخالفت با راه راست و اصرار بر گناه و کوچک شمردن معصیت در او تکانده می¬شود. امام ¬علی (علیه السلام) فرمودند: «… همانا نماز، گناهان را جوانان برگ¬های پاییزی فرو می¬ریزد و غل و زنجیر گناهان را از گردن¬ها می¬گشاید» (نهج¬البلاغه، خطبه199).
9. عدم دلبستگی به دنیا: خانوادههاي مسجدی تحت ¬تأثیر بینش منفی نسبت به دنیا و کم مایه دانستن آن در معامله با آن هوشیاری می¬کنند و برای آن بهایی گزاف نمی¬پردازند و جلوه¬های آن را جدّی نمی¬گیرند و به گرفتن نصیب خویش کفایت می¬کنند و به عمل صالح که ثمره پایدار و باقی دارد دل می¬بندد و در مقابل شدائد آن مهیا است.
10. اهل انس با خدا: کسی که با مسجد انس گیرد، خدای تعالی نیز با او انس می¬گیرد. اهالی مسجد که با خدا انس گرفته¬اند، به او توکل و اعتماد می¬کنند از این جهت خود را غیر خدا بی¬نیاز می¬بینند.
11. اهل صیانت از خود و دیگران: اهل مسجد برخوردار از سلوک مؤمنانه¬اند و نسبت به ناموس نسبی خویش اهل غیرت، صیانت، محبت، عزت و کرامت هستند. عزت و کرامت دیگران را ارج می¬نهند و از سویی تحت¬تأثیر اخلاق مؤمنانه از خویش نیز مراقبت و صیانت می¬کنند که از مدار شرع و حق خارج نگردند و دیگران را طعمه خویش نپندارند. به عبارتی اهل صیانت و بازداری مؤمنانه و عفیفانه در عرصه¬های مختلف و خودکنترلی درونی در برابر وسوسه¬ها هستند.
12. اهل تواصی به حق: منظور از تواصي به حق يعني دعوت همگاني و عمومي به سوي حق به گونه اي كه همگان حق را از باطل به خوبي بشناسند و هرگز آن را فراموش نكنند و در مسير زندگي از آن منحرف نگردند. مسجد كه جامعه كوچك مؤمنين است توصيه به حق و تقويت آن از مأموريتهاي محوري اش محسوب ميشود كه در اثر تحقق آن مشكلات و آسيبهاي مهم زندگي فردي و اجتماعي سامان مييابد. مسجد كانون شناخت تكاليف و وظايف است اهل مسجد يكديگر را به حق و صبر توصيه مينمايند. از اين رو در مسجد هم معرفت عرضه ميشود و هم استمرار مييابد و اين استمرار است كه باعث ميشود معرفت به باور دروني پايدار تبديل شود و منشأ سلوك مؤمنانه و صالح گردد (فياض، 1393: 107- 106).
با توجه به مباحثي كه نقل شد ميتوان گفت وقتي مسجد به عنوان محور يك محله قرار گرفت در حقيقت محور خانواده هايي است كه در آن محله زيست ميكنند و با محوريت مسجد، انسجام اجتماعي مييابند، در تعامل با يكديگر نيازهاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي يكديگر را تأمين ميكنند و گويا به يك خانواده تبديل ميشوند. چون مسجد به عنوان خانه خدا، محور ارتباط و انسجام آنها شده است و با خانه خدا پيوند يافته اند، خانواده خدا شده اند. خانه و خانواده هايي انساني وقتي خانه و خانواده خدايي ميشوند كه بر محور مسجد كه همان خانه خدا است، زندگي خود را شكل دهند و مكان سكونت خود را نيز بر اين محور بسازند.
آن نظام اجتماعي كه بر محور مسجد شكل بگيرد نظامي متوازن و متعادل است و شهرهايي كه بدين ترتيب معماري شوند شهرهايي خواهند بود كه با سبك زندگي اسلامي سازگار ميشوند.
امروز غول شهرهايي كه در تمدن افسار گسيخته غرب ساخته شده اند به هيچ¬وجه سازگار با زندگي همراه با آسايش و آرامش انسانها نبوده و نخواهند بود چرا كه اين شهرها محور پذير نمي باشند و وحدت و انسجام نمي يابند.
نظام همسايگي با خانه خدا، هويت بخش خانههاي انسانها و خانوادهها ميتواند باشد. وقتي چهل در چهل منزل همسايه مسجد شدند آنگاه حقوق متقابل خانه خدا و خانههاي انساني و صاحبان آنها موضوعيت مييابد و هويت مسجد، هويت بخش همه عرصههاي زندگي ميشود.
كودكان و نوجوانان بايد درس زندگي را در مسجد بياموزند نه اينكه در نظام آموزش و پرورش غربي به سبك زندگي ناسازگار با سبك زندگي مسجدي تربيت شوند. مسجدي نبودن بخش نسبتاً زيادي از جوانان و مردان و زنان امروز جامعه امان به موجب آن است كه آنان در كودكي آموزش زندگي را در مسجد نديده اند. روحاني به عنوان مدير اصلي مسجد بايد اصلي ترين وظيفه خود را آموزش و تربيت كودكان خانوادههاي محله خود بداند و به جاي آنكه آنان هرروز روانه كودكستان و دبستانهاي تقليدي و وارداتي نظام غربي شوند، مسجد پذيراي آنان باشد. خانواده مسجد با چنين تحولي در نظام آموزش و پرورش ساخته ميشود.