نظام اسلامي و ساخت و ساز مساجد
به اشتراک بگذار !
برگرفته از کتاب ارزشمند ، مديريت راهبردي مساجد ،تألیف؛دکتر مهدی ناظمی- دکتر محمدتقی امینی- حمید شریفی زارچی
نظام اسلامي و ساخت و ساز مساجد يكي از موهبتهايي كه بايد خدا را براي آن شاكر بود، اين است كه ساخت و ساز مساجد در كشور ما عمدتاً مردمي است. درحال حاضر، بيش از 60 هزار مسجد در ايران وجود دارد، كه مردم آنها را ساختهاند. مساجدي همچون: گوهرشاد مشهد، مسجد امام و مسجد شيخ لطفالله در اصفهان نيز هست، كه به وسيله حكومتها بنا شده است. اين گونه مساجد، جنبههاي هنري و تاريخي ارزشمندي دارند؛ ولي شمار آنها در مقايسه با مجموعه مساجد مردمي، بسيار اندك است. در واقع، آنچه نياز مردم به مساجد را تا اندازهاي برطرف كرده، مساجدي است كه با همت و تلاش خود آنان ساخته شده است.
آثار مردمي بودن ساخت و ساز مساجد مردمي بودن ساخت و ساز مساجد، پيامدهاي ارزندهاي دارد كه به برخي از آنها اشاره ميشود:
الف) كاهش بار مالي نظام اسلامي مسجد سازي ازسوي مردم، درحقيقت به مثابه برداشتن بار مالي و اقتصادي آن از دوش نظام اسلامي است. به هرحال، اگر مردم – خداي ناكرده- چنين رويكردي به مسجد نداشته باشند، نظام اسلامي نميتواند نسبت به تأمين اين نياز مهم معنوي مردم؛ بيتفاوت باشد.
درچنين فرضي، قطعاً بار مالي قابل توجهي بر دوش نظام خواهد افتاد. امروزه، جهتگيري همه حكومتهاي پذيرفته شده، به سوي تشويق مداخله فعالانه مردم در كمك به دولتهاست. در كشور ما، اين روحيه از ديرباز وجود داشته است. از اين رو، ميتوانيم چنين گرايشي را از نظر كمي و كيفي بهبود بخشيم. در چنين شرايطي كدام عقل سليم ميپذيرد كه مستقيم يا غيرمستقيم، مسأله دولتي شدن ساخت و ساز مسجد را مطرح كنيم؟ سالهاست كه دولت مصرانه انسانهاي نيكوكار اين مرز و بوم را به ساخت و ساز و تجهيز مدارس دعوت ميكند؛ در حالي كه بر پايه بند سوم از اصل سوم قانون اساسي، فراهم آوردن امكانات تحصيل رايگان از وظايف دولت است.
حال، وقتي مردم برپايه يك سنت حسنه و ريشه دار مساجد مورد نيازشان را خودشان ميسازند، هيچ مصلحتي در تغيير اين وضعيت وجود ندارد؛ حتي سخن گفتن به گونهاي كه اين باور را در اذهان عمومي ايجاد كند كه مسجد سازي وظيفه دولت است، در گرايش مردم به مسجد اثر منفي دارد. بي گمان مسؤوليت حاكم شدن چنين ذهنيتي برانديشه مردم، متوجه كساني است كه با سخنان ناسنجيده خود، چنين فضاي فكري را فراهم ميكنند.
ب) تجلي ابتكارات و خلاقيتهاي مردم مسجد سازي مردمي، سبب ميشود تا مردم هر ديار و منطقهاي ضمن رعايت اصل تناسب، با شرايط آب و هوايي و جغرافيايي، ابتكارات و خلاقيتهاي هنري خود را در عرصه ساخت و ساز مسجد آشكار كنند. يكي از تفاوتهاي كليسا و مسجد از لحاظ معماري، اين است كه ساخت كليسا معمولاً كليشهاي، به دستور پاپ و بر پايه نقشهاي از پيش تعيين شده است؛ حال آن كه مسجد در كشورهاي اسلامي و حتي در شهرهاي مختلف يك كشور از آن رو كه بر پايه ذوق، سليقه و ابتكار مردم همان ديار بنا شده است، هر كدام جنبههاي معماري و هنري مخصوص به خود را دارد. مطالعه معماري و خلاقيتهاي به كار رفته در ساخت و ساز مساجد كشورهاي اسلامي، عرصهاي براي كاوشهاي علمي محققان و پژوهشگران است.
ج) اهتمام مردم به حفظ و نگهداري مسجد بر پايه يك گرايش طبيعي كه با سرشت انسان آميخته است، آدمي ساخته دست خويش را دوست ميدارد، به آن عشق ميورزد و در حفظ و حراست آن ميكوشد. حكما برآنند كه اين گرايش طبيعي، مصداقي از يك قاعده عام و كلي است كه علت، معلول خويش را دوست دارد و نوعي پيوستگي به آن احساس ميكند. هرگاه مردمي با زحمت و مرارت مسجدي را با دست خود بسازند، به طور طبيعي آن را نگاه ميدارند. درحالي كه هرگاه مسجدي ازسوي ديگران براي آنان بنا شود، معلوم نيست كه درحفظ وصيانت آن به طور جدي اهتمام بورزند. اقدامات نظام اسلامي براي بهينه سازي مساجد ذكر مزاياي گذشته درباره مردمي بودن ساخت و ساز مساجد، به آن معنا نيست كه ساخت مساجد در كشور ما بدون مشكل است و نظام اسلامي بايد آنچه را كه درحال وقوع است، به حال خود رها كند.
نهادهاي مسئول، بويژه دستگاههاي فرهنگي و روحانيت، ميتوانند با مطالعات دقيق و كارشناسانه، نقصهاي موجود را شناسايي كنند و از طريق وضع مقررات و بخشنامههاي مفيد، زمينهاي را به وجود آورند كه اصل بهينه سازي در ساخت و ساز مساجد رعايت شود. مثلاً، به هنگام اعطاي پروانه ساخت مساجد، ميتوان وجود مهندسان ناظر را به مثابه يك شرط الزامي در نظر گرفت تا ملاكهاي ساخت و ساز به خوبي مراعات شود. همچنين ميتوان با مطالعات دقيق، بانيان نيكوكار مسجد ساز را راهنمايي كرد تا در مكانهاي مورد نياز مسجد بسازند و از ساخت مسجد در مناطقي كه احياناً نيازي به آنها نيست، جلوگيري شود. عرصه ديگري كه نظام اسلامي ميتواند درآن باره رهنمود دهد، توجه دادن بانيان مساجد به پيشبيني هزينههاي نگهداري آنها است. متأسفانه، در كشور ما آنقدر كه به ساختن مسجد توجه ميشود، به مسأله نگهداري و پيش بيني هزينههاي آن توجه نميشود. مطالعه تاريخ گذشته مساجد كشور نشان ميدهد كه تأمين هزينه نگهداري آنها، به مراتب بيشتر از امروز مورد توجه قرار ميگرفته است. بانيان مساجد اهتمام داشتند تا از طريق سنت حسنه وقف، درآمدي را پيش بيني كنند تا مسجد، مستقل و آبرومندانه اداره شود. علاوه بر وقف، وصيت نسبت به ثلث مال افراد براي تأمين نيازمنديهاي مساجد و نيز تعيين جواز مصرف كردن زكات اموال در ساخت و ساز مساجد، بدون اذن مجتهد ميتواند مايه بهبودي وضع مالي مساجد كشورشود.