قرآن کریم، ابتدا بذر انسجام و وحدت را در میان قبایل مختلف کاشت و سپس به صورتی معجزه آسا لغات پراکنده قبایل عرب را جمع آوری کرد. دایره ی وسیع لغات در قرآن کریم و مشتق سازی های شگفت انگیز آن ایمان به اعجاز قرآن را در اندیشه ی اعراب جای داد.
عرب ها می دانستند که آیات قران از ناحیه ای بسیار فراتر از توان بشری صادر می گردد. در آغاز، درک این معنا مشکل بود و در اوائل دعوت به اسلام، گاه الفاظ قرآنی را سحر و جادو تلقی می کردند؛ اما کم کم پایه های ایمان به خداوند متعال در ذهن و فکر آنها استوار شد. در مواردی پیامبر اکرم (ص) الفاظی را اختراع می فرمودند که بین اعراب متداول نبود.
به عبارت دیگر، اصل و ریشه ی آن کلمه در اذهان عمومی وجود داشت اما مشتقی که پیامبر اکرم (ص) می ساخت برای مردم غریب و ناآشنا بود. برای مثال، زمخشری به این آیه اشاره می کند: ولاتلقو بایدیکم الی التهلکه، هیچگاه عرب ماده ی هلک را بر وزن تفعله را استعمال نکرده بود؛ اما خداوند متعال در قرآن کریم این ماده را بر این وزن بر زبان مبارک پیامبر اکرم (ص) جاری ساخت. نمونه ی دیگر این نوع مشتق سازی ها در کلام پیامبر اکرم (ص) لفظ مسجد و دیگر مشتقات واژه ی سجد است.
هر چند ریشه ی این واژگان، یعنی ماده ی سجد و برخی از مشتقات آن در کلام عرب وجود داشته است. پیامبر اکرم (ص) هنگام استعمال این واژه، در قالب اسم مکان، هیچ نوع تغییر در اصل معنای لغوی آن ایجاد نکرد و مردم هر چند با ساختمان ترکیبی لفظ مسجد آشنا نبودند، اما در مواجهه ی با آیات مسجد، اصل معنای واژه سجد را میشناختند و مشتقات قرآنی براساس همان معنای متعارف معنی میشد. به هر حال، نام پرستشگاه رسمی و اجتماعی مسلمانان مسجد گذاشته شد تا نشانی باشد بر نهایت عظمت مسجود.
لطف این نام گذاری وقتی آشکار می شود که آدم خود مسجود ملائکه است و خداوند متعال مسجود همه ی موجودات جهان هستی. پیامبر (ص) این واژه فقط در مورد خدا به کار برد و به کارکرد این واژه وحدت معنایی بخشید.
واژه ی مسجد مکرر در قرآن به کار رفته است که در ۲۲ مورد مفرد و در ۶ مورد دیگر جمع است. مسجد معمولاً در آیات قرآنی به مکان مقدسی اشاره می کند که مخصوص عبادت خداست اما به ساختمانی اسلامی خاصی اشاره نمی کند. در تفسیر مجمع البیان درباره ی کلمه ی مساجد ذیل ایهی ۱۸ سورهی جن « و انً المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا» چهار معنا از مفسران نقل شده است: برخی بر آناند که مراد اعضای هفتگانه است که انسان باید هنگام سجده آنها را بر زمین بگذارد. از امام محمدتقی (ع) نیز روایتی نقل شده است که ایشان در جواب معتصم این ایه را همین گونه تفسیر کردهاند .
برخی دیگر از مفسران برآناند که مقصود از مساجد در این آیه، همهی زمین است؛ زیرا همان گونه که گفتیم در آئین محمدی (ص) همهی زمین مسجد و پرستشگاه است. براساس نظر سوم، این کلمه در معنای نماز به کار رفته است؛ زیرا مسجد به مفهوم سجده است و مراد از سجده نیز همهی نماز است. سرانجام، معنای چهارم آن است که منظور از مساجد مکان عبادت مسلمانان است؛ همان مفهومی که ذهن هر مسلمان، با شنیدن واژهی مسجد، آن را به یاد میآورد. شاید بتوان گفت: روشنترین معنی برای آیهی مورد بحث همین معنای اخیر است که بر پایهی ان مساجد معبد و پرستشگاه مسلمانان تفسیر شده است. این مفهوم با انچه امام جواد (ع) نیز دربارهی این آیه نقل کرده است منافات ندارد؛ بلکه ایشان با این سخن از معنای باطنی آیه پرده برداشته است. ایشان فرمودهاند که قرآن گاه معنای مختف هفتادگانه دارد. خداوند متعال در آیهی دیگری می فرماید: «قل امر ربی بالقسط و اقیموا وجوهکم عند کل مسجد و ادعوه مخلصین له الدین کما بداکم تعودون » بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است و در هر مسجدی روی خود را مستقیم به سوی قبله کنید و در حالی که دین خود را برای او خالص گردانیدهاید، وی را بخوانید؛ همانگونه که شما را پدید آورد به سوی او برمیگردید. در این آیه، در مورد معنای کلمهی مسجد نیز مباحثی مطرح شده است؛ شبیه آنچه در آیهی قبل گذشت.
چنانچه واژه-ی مسجد را به معبد و پرستشگاه مسلمانان تفسیر کنیم، از این آیه استفاده می شود که مسجد جایگاه دعا و عبادت خالصانه است؛ زیرا خداوند نخست انسان را فرمان میدهد که در مسجد حضور یابد و سپس از او میخواهد دعا و عبادت خویش را با اخلاص کامل انجام دهد و این آیه به روشنی مفهوم فوق را نمایان میکند. قرآن در سوره حج به صراحت مسجد را جایگاه ذکر و یاد خداوند متعال معرفی میکند و میفرماید: أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ (۳۹) الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ (۴۰) به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده، رخصت [جهاد] داده شده است، چرا که مورد ظلم قرار گرفتهاند، و البته خدا بر پیروزی آنان سخت تواناست. همان کسانی که بناحق از خانههایشان بیرون رانده شدند. [آنها گناهی نداشتند] جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما خداست» و اگر خدا بعضی از مردم را با بعض دیگر دفع نمیکرد، صومعهها و کلیساها و کنیسهها و مساجدی که نام خدا در آنها بسیار برده میشود، سخت ویران میشد، و قطعاً خدا به کسی که [دین] او را یاری میکند، یاری میدهد، چرا که خدا سخت نیرومند شکستناپذیر است.
در ارتباط با این آیهها چند نکته درخور توجه است:
۱- در فرمانی که سوی حکیم صادر میشود، چنانچه بنا باشد علت و راز صدور آن نیز بیان شود، مهم ترین انگیزه ای مطرح خواهد شد که در صدور آن نقش داشته است. در آیه های یاد شده خداوند در بیان رمز و راز تشریع جهاد می فرماید: اگر در ادیان الهی جهاد و مبارزه تشریع نمی شد و در نتیجه مومنان چیره نمی شدند و دشمنان دین مغلوب نمی شدند، معابد و پرستشگاه ها ویران می شد. از یکسو، این نکته نشان دهندهی اهمیت ویژه و جایگاه والای مسجد در دین است و از سوی دیگر به این موضوع اشاره می کند که مسجد پرجم دین و مظهر اسلام و مسلمانان است. پیام دیگر آیه های یادشده این است که یکی از اهداف جهادگران مسلمانان تلاش برای رونق بخشیدن به مساجد و جلوگیر از خرابی و رکود آن هاست. این مسئله آرمانی مقدس و آرزوی همهی مسلمانانی است که صادقانه برای برپایی حکومت حق و عدل تلاش میکنند. این موضوع در آیهی بعدی سوره حج به شکلی صریح و روشن بیان شده است. الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَهُ الْأُمُور (۴۱) همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز برپا میدارند و زکات میدهند و به کارهای پسندیده وامیدارند، و از کارهای ناپسند باز میدارند، و فرجام همه کارها از آنِ خداست. پس آرمان اساسی کسانی که برای برپایی حکومت الهی تلاش و مبارزه می کنند آن است که مظاهر پرستش و بندگی خداوند در زمین، مساجد، آباد و پر رونق باشد. گرچه نماز باید همهی تار و پود جامعهی اسلامی را فراگیرد و در همه جا برپا شود؛ اما جایگاه اصلی نماز، مسجد است. بنابراین تلاش برای گسترش فرهنگ نماز در جامعه از تلاش در راه رونق و توسعهی مساجد جدا نیست.
۲- خداوند در بیان وصفی از اوصاف مسجد می فرماید که در این مکان یاد خدا فراوان می شود. می دانیم هرگاه سخنوری حکیم بخواهد چیزی را توصیف کند، وصف یا اوصافی از آن را بیان میکند که در نظر وی اهمیتی ویژه داشته باشد. به طور طبیعی نیز کسانی که مخاطب چنین سخنی قرا می گیرند. باید به آن توجه بیشتری بکنند. در مقام توصیف ویژگی مسجد، خداوند این مکان مقدس را محلی نامیده است که نام خداوند در آن فراوان برده می شود. این امر به صراحت مشخص می کند که نقش اولیه و بنیادین مسجد در اسلام آن است که جایگاه ذکر و یاد حق تعالی باشد و مومنان، در آنجا، خداوند را با نام های نیکو بخوانند و در این جایگاه مقدس است که بشر، بر پایهی فطرت خود، توحید و یگانگی خداوند را در ک میکند و با یاد دائمی او به آرامش و اطمینان میرسد. در آیهی دیگری در سوره نور خداوند به این نکته تاکید کرده است که مسجد جایگاه حضور مومنان برای ذکر و تسبیح خداست و می فرماید: فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ (۳۶) رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاهِ وَ إیتاءِ الزَّکاهِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ (۳۷) در خانههایی که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش میکنند: مردانی که نه تجارت و نه داد و ستدی، آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زکات، به خود مشغول نمیدارد، و از روزی که دلها و دیدهها در آن زیرورو میشود میهراسند. علامهی بزرگوار، سید محمد حسین طباطبایی، در تفسیر این آیه سخنانی دارند که حاصل آن چنین است: در این آیه، مقصود از «رفع» بیشتر کردن قدر و منزلت مسجد است؛ یعنی تعظیم و بزرگداشت آن. اساساً عظمت و بزرگی یا وی شریک است؛ پس اگر خداوند به بزرگداشت چیزی اذن میدهد، در واقع با توجه به پیوند و ارتباطی است که آن چیز با خداند متعال پیدا کرده است. از آنچه ذکر گردید روشن می شود که راز بزرگی مسجد صفتی است که پس از کلمهی مسجد ذکر شده است. آن بردن نام خداوند در مسجد است… . ایشان دربارهی کلمهی بیوت نیز میفرماید که قدر مسلم از معنای آن همان مساجد است که جایگاهی ویژه برای ذکر نام خداست و به همین منظور بنا شده. ایشان هنگام بحث دربارهی روایتهای که پیرامون این آیه ها وجود دارد نیز با ذکر روایتی میفرماید: خانه های پیامبران و ائمه (علیهم السلام) نیز از مصادیق کلمهی بیوت است . همانگونه که ملاحظه میشود، در این آیه نیز وصف مسجد آن است که در آن نام خدا برده میشود و مردان خدا برای تسبیح حق تعالی صبح و شام بدان روی می آورند. این نکته به روشنی آشکار میکند که رسالت اولیه و اساسی مسجد در اسلام این است که کانون عبادت، ذکر و تسبیح خداوند متعال باشد. (سلطانی رنانی، ۱۳۸۶)
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.