نکاتی درباره عزل و نصب ائمه جماعات مساجد

برگرفته از کتاب ارزشمند ، مدیریت راهبردی مساجد ،تألیف؛دکتر مهدی ناظمی- دکتر محمدتقی امینی- حمید شریفی زارچی

نظام اسلامی و عزل و نصب ائمه جماعات مساجد یکی از جلوه‌های ارزشمند مردمی بودن مساجد کشورما، تعیین ائمه جماعات از سوی مردم است؛ این پدیده محاسنی دارد، که به ذکر برخی ازآنها می‌پردازیم .

آثار مثبت گزینش ائمه جماعات ازسوی مردم

۱- مقبولیت امام جماعت با مطالعه پیرامون کارکردهای مسجد در ابعاد گوناگون، روشن می‌شود که ایفای درست این نقشها در درجه اول، مرهون امام جماعتی شایسته و کارآمد است. امام جماعت برای ایفای نقش خود افزون بر برخورداری از شرط عدالت و ادای صحیح قرائت نماز، باید در میان نمازگزاران مقبولیت عمومی داشته باشد. پیوند عاطفی عمیق با نمازگزاران مسجد، سبب می‌شود که امام جماعت بتواند از جنبه‌های عبادی، تربیتی، آموزشی و … با آنان تعامل مثبت و سازنده داشته باشد؛ پیشوایان دین به گونه‌ای تأکید آمیز، بر لزوم برخورداری امام جماعت از این ویژگی اصرار ورزیده‌اند. در حدیثی از پیامبر(ص) نقل است: «خداوند نماز هشت گروه را نمی‌پذیرد: بنده‌ای که از مولای خود فرارکند، زنی که از فرمان همسرخویش سرپیچی کند و مایه خشم و ناراحتی او شود، کسی که از پرداختن زکات خودداری می‌کند، امام جماعتی که نمازگزاران به امامت او راضی نیستند…» از نظر فقیهان بر این نکته تأکید شده است که هرگاه دو نفر برای تصدی امامت جماعت منازعه کنند، کسی که مأمومان او را برگزینند منطقاً بر دیگری ترجیح دارد. پیشتر نیز در ماجرای منازعه میان معاذ و تمیم آمد که تمیم، آنگاه که خواست امام جماعت مردم قبا شود، ازآنان اذن گرفت . نباید فقط با استناد به این که از نظر فقیهان، نارضایتی نمازگزاران از امام مکروه است، این مسأله را کم اهمیت شماریم. بدون وجود یک رابطه عاطفی و دوستانه میان امام جماعت و نمازگزاران، مسجد از ایفای نقش خود در ابعاد گوناگون عاجزاست. واگذارکردن انتخاب امام جماعت مسجد به مردمی که مجاور و همسایه مسجدند، سبب می‌شود تا مردم فرد مورد علاقه‌شان را به امامت جماعت برگزینند. ضمن این که معمولاً شناخت مردم به دلیل ارتباط با افراد، واقعی‌تر و درصد خطای آن از نهاد یا مرکزی که بخواهد در این باره تصمیم بگیرد، کمتر است. هم چنین این امر، نظام اسلامی را از وجود مرکزی که بخواهد در این باره تصمیم بگیرد، بی نیاز می‌سازد.

۲- گسترش دامنه ارتباط مردم با روحانیت واقعیت این است که سازمان روحانیت در کشور ما، سلیقه‌ها و گرایشهای گوناگون دارد، که هرکدام در جامعه دارای طرفدارانی است. وجود گرایشهای مختلف – تا آن جا که به مصالح عالیه اسلام و نظام اسلامی ضربه‌ای وارد نکند- نه تنها مضر نیست، بلکه می‌تواند بستری برای دستیابی به رشد نیز باشد. طبیعی است، هرگاه گزینش امامان جماعت مساجد – همچنان که تا کنون به عهده مردم بوده- درآینده نیز برعهده مردم باشد، روحانیت با همان گنجایش و ظرفیت واقعی‌اش به مردم عرضه شده است. از این رو، اگر کسی احساس کند با صاحب سلیقه‌ای مشکلی دارد، روحانی دیگری را برمی‌گزیند که به سلیقه و افکار او علاقه‌مند است. در این صورت، دامنه ارتباط زنده و فعال مردم با روحانیت گسترده‌تر خواهد بود. اما عرضه گرایش و سلیقه‌ای واحد از سوی روحانیت – که لازمه طبیعی مدیریت متمرکز است- گستره پیوند مردم با روحانیت را محدود می‌سازد؛ بدین‌سان، جوانان و افراد سرخورده، چه بسا جذب جریانهایی شوند که به کلی با اسلام همسویی ندارند.

۳- استقلال ائمه جماعات و امر به معروف و نهی از منکر بی گمان، یکی از پایگاه‌های مهم امر به معروف و نهی از منکر و انتقاد سازنده از برنامه‌های حاکمیت در نظام اسلامی، مساجد است. در نظام اسلامی، مردم همان گونه که در برابر یکدیگر مسؤول و موظف به امر به معروف و نهی از منکرند، در ارتباط با نظام اسلامی نیز وظیفه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر را بر دوش دارند. مردم باید ضمن حمایت از نظام اسلامی، برنامه‌های بخشهای گوناگون حاکمیت را منصفانه و دلسوزانه نقادی کنند و ضعفها، کاستیها یا – خدای ناکرده- انحرافات را در چارچوب موازین اسلامی، به مسؤولان گوشزد کنند. مساجد مستقل از حاکمیت که امامان جماعت آن از سوی مردم، گزینش شده باشند، می‌توانند این مهم را به خوبی انجام دهند. اما اگر ائمه جماعت از سوی حاکمیت نصب شوند، به طور طبیعی ایفای این نقش به سستی می‌گراید. معمولاً کسی که از سوی دیگری منصوب می‌شود، به گونه‌ای سازمان یافته موظف می‌شود برنامه‌های مافوق را تأیید کند. از طرف دیگر بر پایه یک گرایش طبیعی، انسان در نصب زیردستان خود، افراد هماهنگ با خود را برمی‌گزیند. در نتیجه، اصل انتقاد سازنده در میان عناصر یک تشکیلات بویژه انتقاد افراد زیردست از مافوق، کم رنگ است. به هر حال، برخورداری مساجد از امامان جماعت مستقل، شجاع، دلسوز و متعهد به انقلاب و نظام اسلامی، در نهایت مایه استحکام و استواری بیشتر نظام اسلامی است.

۴- ارزش و اعتبار پشتیبانی امام جماعت مستقل از نظام اسلامی نظام اسلامی در عرصه‌های گوناگون، به پشتیبانی مؤمنان و دین باوران جامعه نیازمند است. پشتیبانی نمازگزاران و مساجد و امامان جماعت مردمی از نظام اسلامی، یک پشتیبانی واقعی و ارزشمند است. هیچ فرد منصفی نمی‌تواند حمایت این گونه افراد را، به حمایتهای فرمایشی تفسیرکند. وقتی امامان جماعت مساجدی که از سوی خود مردم گزینش شده‌اند به همراه نمازگزاران مسجد اعلام حمایت و پشتیبانی از نظام و برنامه‌های آن می‌کنند، در حقیقت یک حمایت صد درصد مردمی تحقق یافته است. حال آن که درصورت نصب ائمه جماعات مساجد از سوی حاکمیت، به طور طبیعی این ذهنیت پدید می‌آید که بخشی از حاکمیت، بخش دیگر آن را تأیید می‌کند، یعنی درحقیقت با انتصابی بودن ائمه جماعات مسجد، هم نقش بازدارندگی آن از بین می‌رود و هم، نقش حمایتی آن کمرنگ‌تر و بی اثر می‌شود. استقلال روحانیت شیعی از دولتها، امتیازی بوده است که سالها برآن بالیده‌ایم. اکنون، روانیست که با استناد به لحاظ مصالح مقطعی و گذرا، این سنت حسنه و امتیاز را از دست بدهیم. البته – همان گونه که گذشت- هرگاه مردم در انتخاب امام جماعتی دچار اشتباه شوند و به دلیل ناآگاهی، فرد ناصالح و غیرواجد شرایطی را برگزینند یا با مشورت آنان کسی را به امامت مسجد انتخاب کنند، نظام اسلامی‌می‌تواند وی را عزل نماید و مردم را هدایت و حمایت کند تا دیگری را برگزینند یا با مشورت آنان کسی را به امامت مسجد انتخاب کند.

برخی از فقهای اهل سنت نیز همچون: قاضی ابویعلی، ماوردی و ابن خلدون در تشریح رابطه حکومت با مساجد، مساجد را به مهم و غیرمهم تقسیم کرده‌اند. آنان ضمن شناسایی حق حکومت در زمینه مداخله در مساجد مهم، دخالت حکومت در امور مساجد محلات و کوچه و بازار را نفی نکرده‌اند. به نظر می‌رسد چنین ابراز نظرهایی بیش از آن که رنگ و بوی فقهی داشته باشد، رنگ و بوی جامعه شناسانه دارد. چنین نویسندگانی با ابراز این‌گونه نظریات، در واقع خواسته‌اند هم نظارت حکومت بر مساجد مهم و حساس حفظ شود و هم اداره‌ی امور مساجد در دست مردم باشد. درحقیقت، کارمردم به مردم سپرده شود. این نکته جای تأمل و اندیشه دارد که چرا فقیهانی چون: ابوعلی، ماوردی و ابنخلدون که نگاهشان به مسائل فقهی از دریچه حکومتی بوده است، درباره سرپرستی امور مساجد این گونه ابراز نظر می‌کنند و حکومتی شدن مساجد را به مصلحت نمی‌بینند؟ استقلال حوزه‌های علمیه و تعیین ائمه جماعات مساجد از سوی نظام اسلامی درکشور ما به هنگام بحث از اصلح بودن گزینش ائمه جماعات از سوی مردم، با نصب آنان از طرف حاکمیت، نمی‌توان از مبحث استقلال حوزه‌های علمیه غافل ماند.

درحال حاضر، روحانیانی مأمور به قضاوت می‌شوند، که نظام آنان را گزینش کند. البته، این رویه‌ای صحیح و منطقی است، زیرا نمی‌توان هر روحانی را صالح برای امر قضاوت شمرد؛ هر چند در این عرصه نیز می‌توان با گسترش فرهنگ داوری و حکمیت در میان مردم، بسیاری از پرونده‌ها بویژه پرونده‌های حقوقی را به روحانیانی که قاضی رسمی نیستند، سپرد تا ضمن تعمیق پیوند روحانیت با مردم، ازحجم پرونده‌های قضایی کاسته شود. حال، اگر در عرصه تبلیغ و تصدی امامت جماعت مساجد هم چنین پدیده‌ای رخ دهد، به طور طبیعی فاصله‌ای میان حوزه‌های علمیه و نظام ایجاد می‌شود. درحقیقت این احساس برای حوزویان پدید می‌آید که محصولات حوزه، به طور گزینشی مورد استفاده و بهره برداری حاکمیت قرار می‌گیرند. با این کار دامنه عمل فرهنگی و اجتماعی– سیاسی حوزه، محدود می‌شود، اعمال سلیقه و رأی حوزویان در عرصه‌های فرهنگی– اجتماعی کشور تضعیف می‌گردد به تدریج نوعی تقسیم‌بندی با عنوان روحانیان حکومتی و روحانیان جدای از حکومت به وجود می‌آید؛ که در واقع، نوعی تجزیه و تفرقه در سازمان روحانیت کشور است؛ در حالی که روحانیت کشور تاکنون به دلیل یکپارچگی در مواضع اصولی و اتکا به پشتوانه مردمی‌خود، توانسته است از انقلاب اسلامی پاسداری کند. هر چند در حال حاضر، بسیاری از مساجد کشور ما بویژه مناطق دوردست از نداشتن روحانی و امام جماعت رنج می‌برند، ولی حضور روحانیان در فصلهای تبلیغی ماه‌های رمضان، محرم و صفر، نوعی رابطه زنده و نسبتاً پویا میان حوزه‌های علمیه و مردم ایجاد کرده است. ریشه داربودن پیوند مردم با روحانیت، مرجعیت و حوزه‌های علمیه، و آثار فرخنده این ارتباط، ایجاب می‌کند که ما این پیوند را زنده‌تر و پویاتر کنیم.

تماس نزدیک و ملموس حوزه‌های علمیه با جامعه و مسائلی که مردم با آن دست به گریبانند، مایه تحولات سازنده‌ای در فکر و عمل حوزویان است. به هرحال، اگر به حول و قوه الهی جمهوری اسلامی ایران بخواهد تا ظهور صاحب اصلی آن استمرار یابد، این دست‌پروده‌های حوزه‌اند که هدایت فکری ارکان نظام را در کنار هدایت فکری مردم بر عهده دارند. بنابراین، هر قدر که نظام اسلامی دامنه عمل حوزویان را در ارتباط با مردم گسترش دهد، در واقع پایه‌های خویش را استوارتر ساخته است.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *