برگرفته از کتاب : ساماندهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی ، نوشته دکتر مهدی ناظمی اردکانی وحمید شریفی زارچی

نقش‌ها و کارکردهای ۱۲ گانه مسجد

برای شناخت جایگاه مسجد، باید کارکردهای آن را در منظومه معارف دینی شناخت تا به نقش بی بدیل آن در تحقق اهداف دین در جامعه پی برد. مساجد، به عنوان اصلی ترین نهاد و نماد شهر اسلامی و محل رسمی برگزاری عبادت نماز، از همان آغاز پیدایش در عصر پیامبر (ص) و در طول تاریخ اسلام، کارکردهای متنوّع و متعددی داشته و همواره تأثیرگذار و سازنده بوده اند، امّا این کارکردها، طی سال‌های اخیر کمتر موردتوجه قرار گرفته و شرایطی ایجاد شده که بیشتر مساجد تنها حکم اماکنی برای عبادت و اقامه نماز پیدا کرده است.
اکنون جوامع اسلامی از ویژگی‌ها و کارکردهای حقیقی مسجد در صدر اسلام و نیز رسیدن به الگوی مسجد طراز اسلامی فاصله بسیار دارد. مسجد طراز اسلامی عهده دار نقش‌های مهمی در زمینه عبادی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی، تربیتی، آموزش و… است. برای تبیین جایگاه و شاخصه‌های مسجد طراز اسلامی باید بازگشتی به صدر اسلام داشت و بررسی کرد که در آن زمان هدف از تشکیل بنای «مسجد» چه بوده و نیات و خواسته‌های پیامبر (ص) در مورد مسجد چیست؛ زیرا مشخص کردن کارکرد مسجد در صدر اسلام می تواند بهترین الگو در تهیه و تدوین مسجد جامع طراز اسلامی باشد.
کارکردهای مسجد را باید به اصلی و فرعی تقسیم کرد. کارکرد اصلی مسجد چیزی است که باید مورد توجه قرار گیرد و در پس گذشت زمان تغییر چندانی نمی¬نماید. لیکن کارکردهای فرعی مسجد، بنابر اقتضائات و نیازهای عصری می¬توانند تغییر و تنوع داشته باشند. نباید از نظر دور داشت که مراد از فرعی نامیدن برخی کارکردهای مسجد، کم اهمیت جلوه دادن آنها نیست، بلکه یادآوری این واقعیت است که گاهی برای ایجاد کارکرد فرعی در مساجد، اصل نادیده گرفته¬ نشود و موجبات آسیب رسیدن به قداست و هویت مسجد فراهم نشود.
پژوهشگران حوزه سیره نبوی (ص)، تاریخ اسلام، فرهنگ و تمدن اسلامی، انگیزه های تأسیس مسجد و کارکردهای مسجد را به  شکل های مختلف بررسی کرده اند. شاید بتوان مجموعه نکات مورد توجه پژوهشگران را در قالب محورهای زیر برشمرد:

کارکرد عبادی- نیایشی

عبادت و رازونیاز با خداوند نیاز واقعی و فطری هر انسان است و مکمّل یا حتی مقوّم شخصیّت او. گرچه عبادت در هر مکانی این نیاز روحی را به‌طورنسبی تأمین می‌کند؛ ولی این نیاز در مسجد و عبادتگاه بهتر و کامل‌تر تأمین می‌شود. براین‌اساس، انسان بنا به فطرت خویش معبد و مسجد را دوست دارد و بدان عشق می‌ورزد؛ تاریخ نیز به درستیِ این سخن گواهی می‌دهد. پژوهش‌های تاریخی نشان می‌دهد که معبد با انسان همراه و همزاد بوده است. از همین‌رو، معصومان (علیهم السلام) مسجد را آشیانه و پناهگاه مؤمن برشمرده‌اند؛ پناهگاهی که انسان از دغدغه و اضطراب فاصله می‌گیرد و به آرامش می‌رسد.
در فرهنگ اسلام، نام مسجد یادآور بندگی در پیشگاه خداوند متعال است. مسجد یعنی جایگاه سجده و سجده اوج عبادت و بندگی انسان دربرابر خداست؛ همان‌طورکه امام سجاد (علیه السلام) فرموده‌اند: «السُّجودُ مُنتَهَی العِبَادَه مِن بَنی آدَمَ» (راوندی، ۱۴۰۵: ۳۳). درحقیقت، با ‌اینکه در آیین پاک محمّدی (ص) همه‌ خاک زمین مسجد است- جُعِلَت لِیَ الاَرضُ مَسْجِداً…- ولی برترین و اصیل‌ترین محفل برای عبادت و تقرّب‌جستن به خداوند متعال مسجد است.
در قرآن کریم، هر جا سخن از مسجد به میان آمده، به جنبه‌های عبادی آن به عنوان عنصر محوری و بنیادین در تعالی فرهنگ دینی جامعه اشاره شده و در آیات متعدّدی از قرآن کریم، مسجد، جایگاه عبادت و یاد خداوند شناخته شده است که در ادامه برخی از آنها به عنوان نمونه بیان می شود:
۱٫ “وَ أَنَّ المَساجِدَ لِّله فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً” ؛ و اینکه مساجد از آن خداست؛ پس، هیچ کس را با خدا نخوانید (جنّ، ۱۸).
۲٫ “قُلْ أمَرَ رَبِّی بِاْلقِسْطِ وَ أقیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مْخلِصینَ لهُ الدِّینَ کَما بدَأکُمْ تَعُودُونَ” ؛ بگو: پروردگارم امر به عدالت کرده است و توجّه خویش را در هر مسجد (و به هنگام عبادت) به سوى او کنید و او را بخوانید، در حالى که دین (خود) را براى او خالص گردانید (و بدانید) همانگونه که در آغاز شما را آفرید، (بار دیگر در رستاخیز) باز مى گردید (اعراف، ۲۹).
۳٫ “الذینَ أخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أن یَقُوُلوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لوْ لا دَفْعُ الِلَّه النَّاسَ بعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ الِلَّه کَثیراً وَ لیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لقَوِیٌّ عَزیزٌ” ؛ همانها که از خانه و شهر خود، به ناحقّ رانده شدند، جز اینکه مى¬گفتند: پروردگار ما، خداى یکتاست و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها و معابد یهود و نصارا و مساجدى که نام خدا در آن بسیار برده مى شود، ویران مى گردد و خداوند، کسانى را که یارى او کنند (و از آیینش دفاع نمایند)، یارى مى¬کند؛ خداوند قوى و شکست ناپذیر است (حجّ، ۴۰).
۴٫ “فی بیُوتٍ أذِنَ اللَّهُ أنْ ترْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لهُ فیها بِاْلغُدُوِّ وَ اْلآصال” ؛ (این چراغ پرفروغ) در خانه هایى قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهاى آن را بالا برند (تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد)؛ خانه هایى که نام خدا در آنها برده مى شود و صبح و شام در آنها تسبیح او مى گویند (نور، ۳۶).
به هر حال، همانگونه که ملاحظه می¬شود، در این آیات وصفی که برای مسجد ذکر شده، آن است که در مساجد نام خداوند برده می شود و مردان خدا برای تسبیح و ستایش حقّ تعالی در صبح و شام بدان روی می آورند و این به روشنی بیانگر این حقیقت است که رسالت اوّلیه و اساسی این مکان مقدّس در اسلام، آن است که کانون عبادت و ذکر و تسبیح خداوند متعال باشد.
پیامبر گرامی اسلام (ص) از نخستین روزهایی که دعوت به اسلام را به صورت آشکارا مطرح ساختند، از کعبه و مسجدالحرام (اوّلین مسجد ساخته شده بر روی کره زمین) به عنوان پایگاه عبادی استفاده می کردند و در آن به قرائت قرآن و مناجات با خدا و اقامه نماز می پرداختند.
شواهد تاریخی بیانگر آن است که مسلمانان را تشویق و ترغیب می نمودند تا به مسجد رفت آمد کنند و از برگزاری نمازهای پنج گانه در مساجد بدون عذر تخلف نورزند.
در صدر اسلام، مسلمانان به برپایی نمازهای جماعت که مظهر بندگی، شُکوه، حیات و وحدت امّت اسلامی است بیش از امروز اهمّیت می دادند؛ امّا باید گفت که در طول تاریخ ۱۴۰۰ سالۀ اسلام، کارکرد مسجد در بعد عبادی، هرگز افول نکرده است؛ اگرچه در زمینه‌های دیگر با فراز و نشیب بسیار همراه بوده است.
ویل دورانت، مورّخ مشهور غربی، در گزارشی از جوامع اسلامی، چنین می نویسد: “پیش از آفتاب و نیمه روز و نزدیک غروب، مؤذّن بر گلدسته بالا می رود و به وسیله اذان، مسلمانان را به نماز می خواند. به راستی، این دعوت چه نیرومند و شریف است که مردم را پیش از طلوع آفتاب به بیداری دعوت می کند؛ چه خوب است که انسان به هنگام نیمروز از کار باز ایستد و چه بزرگ و باشکوه است که ضمیر انسان، در سکوت شب به جانب خداوند جلّ جلاله توجّه کند” (دورانت، ۱۳۷۱، ج ۴: ۲۷۳).

کارکرد سیاسی

پیوستگی سیاست و دیانت، یکی از اصول تغییر ناپذیر اسلام ناب محمدی (ص) است که در همه مظاهر دینی خود را نشان می‌دهد. مسجد نیز از این قاعده مستثنی نیست و به عنوان اصلی ترین نهاد دینی در تمدن اسلامی، کارکرد سیاسی به خود گرفته است. بنیان نقش آفرینی سیاسی مسجد، از همان صدر اسلام گذاشته شد و با تدبیر شخص رسول اعظم (ص)، مسجد به عنوان کانون عبادت و بندگی، به کانون سیاست نیز تبدیل شد. همین رفتار، پیام پیوستگی سیاست و دیانت را در خود نهفته دارد (لب خندق، ۱۳۹۲: ۱۴۸).
در واقع از آغاز اسلام، این مکان مقدس با مسائل سیاسی آمیخته شد. زیرا شریعت اسلام، دینی است که در آن رابطه ای مستقیم بین فعالیت‌های عبادی و سیاسی وجود دارد. این ارتباط به روش‌های متعدد قابل تصوّر و درک است که از آن جمله، می توان به خطبه‌های نماز جمعه و بیان مسائل حکومتی و سیاسی و مسائل مهم اجتماعی توسط خطیب جمعه اشاره کرد. مسجد، پایگاه و مرکز همۀ فعّالیّت‌های سیاسی جامعه اسلامی و در واقع، «دارالحکومه» آن بوده است. ملاقات رهبران و نمایندگان خارجی و تصمیم گیری‌های مهم در مساجد صورت می گرفت و حرکت‌های سیاسی، اجتماعی از مسجد رهبری و سازمان دهی می شد (ر.ک: فروع الکافی، ج ۸: ۳۴۱ ؛ شرح نهج البلاغه ابن¬ابی-الحدید، ج ۱۱: ۹). پیامبر (ص) پیش از هجرت به مدینه، با وجود فشار حاکم در مکه با برخی از گروهها، در مسجدالحرام گفتگو می کرد. پس از هجرت به مدینه نیز پیامبر در مسجد، با افراد و گروه‌های اعزامی از قبیله‌ها و طایفه‌های گوناگون گفتگوی سیاسی انجام می داد. در مسجدالنبی مکانی به نام «اسطوانهالوفود» (ستون هئیت ها) برای این گفت وگوها در نظر گرفته شده بود (ر.ک: سیمای مسجد: ۲۰۷- ۲۳۶). همچنین در زمان خلفای نخستین و امام علی (علیه السلام) همۀ ملاقات‌های عمومی در مسجد انجام می شد و حتّی نمایندگان خارجی، در مسجد به حضور پذیرفته می شدند. مسجد، محلّ بیعت و اعلام برنامه‌های حکومتی نیز بود.
مسجد، در صدر اسلام همواره مجلس مشورتی مسلمانان در رویدادها نیز بوده است. بر اساس دستور قرآن کریم، (آل عمران، ۱۵۹) پیامبر اکرم (ص) در امور مختلف با افراد دارای صلاحیّت مشورت می کردند. مهمترین این مشورتها در حوزه نظامی، غزوات و تنظیم سیاست‌های دفاعی بود (سبحانی، ۱۳۷۰: ۳۴- ۳۷).
به صراحت می توان ادّعا کرد که در کنار بعد عبادی مسجد، وسیع ترین کارکرد مسجد، کارکرد سیاسی آن بوده است. کارکرد سیاسی مسجد، فراز و فرودهایی در طول تاریخ داشته است. در برخی از ادوار، این کارکرد تا حدود زیادی به حاشیه رانده شده و از دایره نقش آفرینی‌های مسجد خارج گشته است.
گرچه پس از دوره صدر اسلام، بسیاری از زمام داران به تضعیف نقش سیاسی مساجد پرداخته اند؛ ولی همه حکام سیاسی چنین سیره ای نداشته و در اقصی نقاط عالم اسلام، نشانه هایی از پیوند مسجد و حکومت دیده می‌شده است. برای مثال، در سال ۱۶۹ه.ق در قاهره، جنب مسجد جامع جدید العسگر، دارالاماره ای در ارتباط مستقیم با مسجد ساخته می‌شود و ابن طولون، مسجدی می‌سازد که در بخش جنوبی آن، ساختمان حکومتی دارالاماره قرار دارد و این روش تا قرن‌ها میان زمام داران اسلامی متداول بوده که مساجدی مانند مسجد ارک از همین قبیل است (بی آزار شیرازی، ۱۳۷۲: ۱۸).
امام خمینی (ره) در عصر حاضر، به عنوان احیاگر پیوند سیاست و دیانت در جهان اسلام، نقش بی بدیلی در احیای کارکرد سیاسی مسجد دارد و بی گمان می‌توان ایشان را احیاکننده مساجد نامید. امام خمینی (ره)، در ارتباط با این نقش می فرمایند: «مسجد در اسلام و در صدر اسلام، همیشه مرکز جنبش و حرکت‌های اسلامی بود و از مسجد تبلیغات اسلامی شروع می شده است و مسجد محلّ حرکت قوای اسلامی برای سرکوب کفّار و وارد کردن آنها در زیر بیرق اسلام بوده است» (صحیفه نور، ج ۷: ۶۵).
در واقع، سخنان امام خمینی (ره) تلاشی برای معطوف نمودن توجّه به فرهنگ اصیل اسلامی و سامان دهی حرکت‌های اسلامی از مساجد است. مساجد که پایگاه‌های انقلاب بودند، به صورت سنگرهای مستحکم برای مبارزۀ انقلابیها درآمدند. با فراگیر شدن انقلاب اسلامی، مسجدها جایگاهی مؤثّرتر در این زمینه یافتند. سخنرانی‌های روحانیان و دانشگاهیان در مساجد مردم را بیش از پیش با ابعاد فساد، ظلم، تبعیض و بی عدالتی ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور آشنا کرد. مساجد، در طرد رژیم طاغوت از سوی مردم، بسیار مؤثّر بودند.
در نتیجه می‌توان گفت مسجدی که نمازگزاران آن با مسائل مهم سیاسی رابطه‌ فعال دارند و در آنجا پیرامون مسائل مهم جامعه رایزنی و تبادل آرا می‌کنند، به مسجد نمونه نزدیک‌تر است.

کارکرد اجتماعی

مسجد، محل گردهمایی مسلمانان و تجلیگاه پرشکوه انسجام و یک¬پارچگی ملت مسلمان است. مسجد، حافظ سلامت دین و جامعه است و نمایش وحدت و همدلی نمازگزاران، بقای اسلام را تضمین می کند. حضور نمازگزاران در مسجد، امید دشمنان اسلام را به ناامیدی بدل می سازد.
وحدت اجتماعی، عنصری اساسی برای سلامت و بقای اصل و اساس هر جامعه ای است. مسجد در تحکیم این عنصر اساسی، نقشی بس بزرگ ایفا می کند.
مسجد کانون اتّحاد و همبستگی، انس و الفت مسلمانان با یکدیگر است. مسلمانی که به طور منظّم و در زمان هایی ویژه، مانند نمازهای روزانه و نماز جمعه و با آدابی خاصّ، مانند با وضو و طهارت بودن، در اجتماعی عبادی شرکت می کند، خودآگاه یا ناخودآگاه در معرض تربیت دینی قرار می گیرد و آثار مهمّ اخلاقی و رفتاری و حسّ همبستگی اجتماعی در وجود او نمایان می شود.
مسجد با فراخوانی پیوسته‌ مسلمانان به جماعت، روح جمع‌گرایی، انعطاف و نظم‌پذیری را در آنان تقویت می‌کند و درون‌گرایی افراطی و بیگانگی از جمع را از آنان می‌زداید. اگر خانواده‌های مسلمان در مسجد به هم پیوند بخورند بستر مناسبی برای همیاری‌های جمعی آنان فراهم می‌شود.
مسجد می‌تواند گرد ملال و اندوه را از چهره و جان مسلمان بزداید و «افسردگی» وی را برطرف کند. مسجد نشاط را به فرد مسلمان هدیه می‌کند که نشانه‌ سلامت و تکامل روحی است. خانواده‌های مسجدی، در تعامل‌های خود، مشکلات و سختی‌های زندگی را در جمع دیگر خانواده‌ها بیان می‌کنند و تخلیه‌ عاطفی می‌شوند و همچنین حس پذیرفتگی در جمع آن‌ها را از احساس تنهایی، زمین‌گیرشدن و واماندگی نجات می‌دهد. حتی اگر خانواده‌ها نتوانند برای یکدیگر گره‌ای بگشایند، احساس همدردی و صفایی که در جمع یکدیگر پیدا می‌کنند انگیزه‌ تلاش دوباره و مبارزه‌ با مشکلات را در آن‌ها تقویت می‌کند.
مسجد به‌طورمعمول جایگاه طرح مشکلات و نارسایی‌های اجتماعی است. به‌طور طبیعی، حضور در چنین مکانی روح تعهّد و دردمندی را در فرد می‌دمد. پرورش این خوی پسندیده در اشخاص نوعی مبارزه با روح بی‌تعهّدی و بی‌تفاوتی است؛ روحیه‌ای که هرگاه در افراد جامعه- به‌ویژه نسل جوان- پیدا شود، آسیب‌های اساسی بر پیکر آن اجتماع وارد خواهد شد. یکی از زمینه‌هایی که فرهنگ مسئولیت و همیاری را در مسلمانان رواج می‌دهد، حضور خانوادگی در مسجد است. در مسجد نیازها، کاستی‌ها، چالش‌ها، فرصت‌ها و تهدیدها برجسته و توصیف می‌شود و خانواده‌ها می‌توانند برای همدیگر پشتیبان باشند.
مارسل بوازار می گوید: «مسجد عامل نیرومندى در همبستگى و اتحاد مسلمانان جهان است و اهمیت اجتماعى و فرهنگى آن را از این بابت، نمى توان نادیده گرفت، به خصوص در روزگار معاصر، که مسلمانان شور و حرارت صدر اسلام را دوباره از خود نشان مى دهند، مساجد به صورت مراکز تربیت روحانى و پایگاه جنبش امّت مسلمان نسبت به ستمگران و سلطه جویان در آمده است. اندک اندک مساجد موقعیت سال هاى نخستین ظهور اسلام را به دست آورده اند. تأسیس کتابخانه‌ها و تالار اجتماعات در درون مساجد این حقیقت را آشکار مى سازد که مساجد در اسلام بدان گونه که بعضى پنداشته اند، منحصرًا براى اداى فریضه نماز نیست و یقیناً یکى از مراکز سیاسى و فرهنگى مهم اسلام است. اقامۀ نماز جمعه وسیله اى است براى گردهمایى مسلمانان در روز تعطیل و طرح مسائل مهم اجتماعى و بحث و گفتگو در باب کمبودهاى رفاهى؛ نظیر بهداشت، مسکن، تصمیم گیری هاى سیاسى، مسائل حرفه اى و غیر آن. در حقیقت، برپایى نماز-جمعه به کار گرفتن عبادت خداوند است در راه خدمت به امّت. گردهمایى جمعه، به ویژه در سالهاى اخیر، در ممالک آزاد شده توسط اسلام، تأثیر و کارایى بسیارى داشته است. در این سالها، على رغم تفرقه و پراکندگى سیاسى مردم، گردهمایى مسلمانان ناخشنود از حکومت هاى ستمگر فاسد، در درون همین مساجد طرح قیام عمومى و مبارزه علیه ستمگران را ریخته و تزلزلى در ارکان فرمان روایى دست نشاندگان استعمار غرب پدید آورده است؛ کارى که احزاب و گروه هاى سیاسى مخالف در ممالک غرب از انجام آن هنوز ناتوانند» (ویلفرد کنت ول، ۱۳۵۶: ۱۰۱).
از این رو می توان گفت: مسجد هر قدر وحدت و یکپارچگی مسلمانان را پایدارتر کند و قشرهای بیشتری از جامعه را در برگیرد، به مسجد طراز اسلامی نزدیکتر است. حضور پیروان مذاهب گوناگون در یک مسجد نیز نشانگر آن است که اختلاف‌های عقیدتی و مذهبی نتوانسته صف واحد مسلمانان را دچار تفرقه و پراکندگی کند. پس مسجد طراز اسلامی در مناطقی که پیروان مذاهب گوناگون زندگی می کنند، مسجدی است که همگان با وجود اختلاف‌های مذهبی، دوش به دوش هم در آن نماز بگزارند.
در حقیقت نمایش وحدت و همدلی مسلمانان، همان آرمان رسول اکرم (ص) است و ارزش آن کمتر از جنگیدن با دشمنان دین خدا نیست. پس مسجد طراز اسلامی در زمینۀ وحدت اجتماعی، مسجدی است که اتّحاد و یکپارچگی جامعۀ اسلامی را استوار نماید. نمازگزاران آن به راستی همدل و با صفا بوده، از کینه‌ها و کدورتها به دور باشند و همدلی و اتّحاد خود را به دشمنان آشکار و نهان جامعۀ اسلامی نشان دهند.
گفتگو پیرامون مشکلات اجتماعی و چاره اندیشی برای رفع آنها، هنگامی به نتیجه نهایی می رسد که اقداماتی عملی را نیز در پی داشته باشد. مسجد، پایگاه عمومی مسلمانان و محلّ حضور قشرهای گوناگون است. از این رو جایگاه مناسبی برای تعاون اجتماعی مسلمانان و مشارکت آنان در راستای رفع نارسایی‌های اجتماعی و خانوادگی است.
در صدر اسلام توجّهی همه جانبه به تهیدستان و محرومان در مسجد به عمل می آمد که باید الگوی مساجد در این عصر قرار گیرد.
امام رضا (علیه السلام) در گفتاری نورانی یکی از فواید سازنده نماز جماعت را که معمولاً در مسجد برپا می شود همیاری و تعاون مسلمانان بر «بِرّ و تقوا» بر شمرده است (حر عاملی، ۱۴۰۳، ج ۵: ۳۷۲). این سخن امام (علیه السلام)، باب علمی است که صدها باب علم دیگر از آن به روی انسان گشوده می شود. کارهایی مانند جمع آوری کمک برای نیازمندان، پرداخت وام، اعطای خدمات درمانی، اقدامات برای تسهیل ازدواج زوج¬های جوان، برنامه ریزی برای عیادت و سرکشی از بیماران و اموری از این دست، همگی از مصادیق تعاون بر «برّ و تقوا» است.
همچنین در زمینه مسائل اجتماعی، مسجد در اوایل ظهور انقلاب، پایگاه ترغیب و تحریک مردم برای همکاری و همیاری در زمینه‌های مختلف بود. در مسجد، بسیاری از مشکلات اجتماعی جامعه، با همکاری مردم، حلّ می شد.
“مساجد و ائمّه جماعات نه تنها اختلافات مالی مردم را حلّ و فصل می کردند، بلکه اختلافات خانوادگی و حتّی قومی و محلّی افراد را فیصله می دادند” (محمّدى، ۱۳۷۴: ۷۴).
در سایه‌ برنامه‌ریزی صحیح، به‌ویژه در مسائل خانواده، می‌توان کارهای خیر را به‌خوبی در مسجد انجام داد. البته پرداختن بدین امور باید به‌گونه‌ای باشد که به شأن، آبرو، کرامت، عزت و حدود الهی جداسازی زنان و مردان آسیبی وارد نکند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *